سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر لژیون دهم
وقتی تو دنیایی پر از سیاهی و تاریکی زنجیر شدی و با هر تکان خوردن به قهر سیاهی ها و تاریکی ها فرو میری با به زبان آوردن نام الله نقطه ای از دنیای تیره و سیاه مانند ستاره ای روشن میاد سمت، دستانم را به طرفش گرفتم با دستانش دستانم را گرفت محکم گرفت تا بتوانم به او تکه کنم بتوانم بفهمم دیگر تنها نیستم
درباره این سایت